۱۳۸۷ آذر ۱۳, چهارشنبه

س///کس گروهی شراره


سكس گروهي شرارهسلام اسم من شراره است و الان ?? ساله هستم ، ? سال قبل ازدواج کردم که بعد از دو سال زندگي مشترک ، کارم با همسرم به طلاق کشيده شد ، خب براي من که يک دختر حشري بودم خيلي سخت بود که بودن شوهر بمونم ، براي همين توي اين مدت بعد از طلاق ، فقط با پسر داييم که ? سال از من کوچيک تره س//کس داشتم ، ولي خاطره اي که ميخوام براتون بگم ، يک س//کس معمولي با هومن ( پسر داييم ) نيست ، بلکه يک س//کس خفن است .هميشه آرزو داشتم که با بيش از يک مرد در س//کس داشته باشم ، يعني دوست داشتم همزمان با دو و يا سه نفر مرد کير کلفت س//کس داشته باشم ، براي همين به هومن سپردم که اين دفعه که خواست به خونمون بياد ، دو تا ديگه از دوستاش رو هم بياره تا اولين س//کس چند نفره رو هم امتحان کنم . از اونجايي که من بهد از طلاق از شوهرم در خونه پدر و مادرم بودم ، نميشد که يه دفه هومن با دو تا مرد ديگه بياين تو خونه ، البته خود هومن هر وقت که ميخواست ميتونست بياد ، چون بهانه اومدن هومن خونه ما اين بود که اون به من کامپيوتر ياد بده ، چون ليسانس کامپيوتر بود و به همين هوا با هم يه حال اساسي ميکرديم ، خلاصه مامان و بابام براي سر زدن به خواهرم راهي کرج شدن و حالا ديگه توي خونه تنها شدم ، به هومن زنگ زدم و گفتم که خونمون خاليه و امروز بهترين موقع براي اون س//کس چند نفره ، اون هم به من گفت که ساعت پنج بعد از ظهر با ? تا از دوستاي کير کلفتش مياد خونه ما .حال عجيبي داشتم ، چون تا اون روز همچي کاري رو نکرده بودم ، براي همين خودم رو آماده کردم براي اين س//کس ، اول از همه کس رو به اصطلاح بلوري کردم تا بيشترين لذت رو از من ببرن ، ساعت داشت ? ميشد ، لباسامو در آوردم و فقط با يک شورت منتظر اومدن هومن و دوستاش شدم . ساعت ? و ده دقيقه بود که صداي زنگ در اومد ، در رو باز کردم و همون با دو تا از دوستاش اومدن تو ، من هم تو اتاقم منتظرشون نشستم ، هومن ميدونست که من هميشه س//کس رو تو اتاق خودم دوست داشتم ، در اتاق رو باز کرد و با دوستاش وارد شدن ،من هم با اون وضعم بلند شدم و با هاشون سلام کردم و هومن گفت : خودتو که آماده کردي ؟من هم گفتم : آره ميخوام امروز جرم بدين . هومن هم گفت : مطمئن باش ، چون کير کلفت ترين دوستام رو آوردم .روي تختم نشستم و هومن هم اومد کنارم نشست ، دوستاش هم داشتن ما رو نگاه ميکردن ،لابد با خودشون گفتم ، که اين هومن چه دختر عمه جنده اي داره ، خلاصه هومن مثل هميشه سينه هامو تو دستاش گرفت ، من هم شروع کردم به مالوندن کيرش از رو شلوار .ديدم که مالوند کير از رو شلوار که فايده نداره ، براي همين کمربند شو بازکردم و شلوارشو يه کم کشيدم پايين و کيرشو در آوردم و بدون معطلي تو دهانم بردم ، گرماي کيرش يه حال خوبي بهم داد ، هومن فقط نشسته بود و کاري نميکرد و من فقط براش ساک ميزدم . دو سه دقيقه که ساک زدم ، سرمو بالا آوردم و به دوستاي هومن گفتم نکنه شما اومديم اينجا که فقط ما رو نگاه کنين ، هومن خندش گرفت و به دوستاش گفت که زود باشين ديگه ،اونها هم بدون معطلي لباساشونو در آوردن ، واي چه کيرايي داشتن ، شق شق و بزرگ ، اومدن سراغم . اول هومن روي تخت دراز کشيد و من هم از پايين شروع کردم براش ساک زدن ، و يکي از دوستاي اون هم اومد و نشست زير من و شروع کرد به ليس زدن کسم ، اون يکي فقط داشت بدنمون دست مالي ميکرد ، هومن بلند شد و جاشو به يکي از ديگه از دوستاش داد و حالا من داشتم براي اون دوستش ساک ميزدم و هومن هم اومد پشتم و آروم کيرشو تو کسم کرد ، و بعد شروع کرد به تلمب زدن ، ديگه مثه سگ حشري شده بودم ، و کير اون پسره رو با حرص و ولع تمام ميخوردم ، هومن و هم با شدت داشت منو از کس ميکرد ، داشتم ديوونه ميشدم که هومن کيرشو در اورد و بعد از چند ثانيه حس کردم که پشتم داغ شد ،سرمو بر کردوندم و ديدم هومن آبش اومده و همه رو ، رو پشتم خالي کرده و بعد شم خودش با دستمال پاک کرد ، هومن رفت يک کنار تا کيرش دوباره شق کنه و اون يکي دوستش اومد و کيرشو با تموم فشار کرد تو کسم ، بد جوري دردم گرفت و آخ بلندي گفتم ، چون کيرش از هومن کلفتر بود ، اون هم شروع کرد به تلمبه زدن ، ديگه ساک زدن رو ول کرده بودم ، لذتي عجيبي داشت ، چشمامو بسته بودم و داشتم با تموم وجود لذت ميبردم ، که يک دفه حس کردم يه کير ديگه رفت تو سوراخ کونم ، با فشار وارد شد ، دادي کشيدم که هومن گفت : مگه خودن نگفتي ميخواي جر بخوري ؟با اين که درد فراووني داشت ، ولي لذت هم داشت ، يه دو سه دقيقه همون جور گشذت ، که هومن اومد و دوستاشو کشيد کنار و بعد به من گفت که روي تخت بخوابم ، البته قبلش يکي از اون پسرا اومد و خوابيد و من هم به پشت روش خوابيدم ، پاها دادم بالا و اون کيرشو درست گذاشت رو دهانه کونم ، هومن هم اومد اين ور تخت و سرمو به طرف بالا کشيد و اون يکي دوستش هم ، اومد رو ي من ، و کيرشو گذاشت در دهانه کسم ، و همزمان با هم شروع کردن به گاييدن من ، يکي کيرش تو کونم و اون يکي ديگه هم در کسم ، هومن هم از بالا کيرشو کرد تو دهنم و از اونجايي که سرم به سمت عقب و بالا بود ،ميتونست کيرشو تا هر جايي که ميخواست تو دهنم بکنه ، و اون هم کيرشو تا جاي تخماش کرد تو دهنم که تخماش چسبيد به لبام و سريع کيرشو کشيد بيرون ، همينکه کشيد بيرون سرم بلند کردم و يه جورايي ميخواستم هوق بزنم ، که هومن سرم گرفت و کشيد پايين ، خنده اي از روي شهوت بهش زدم و اون دوباره کيرشو کرد تو دهنم و اين دفعه با دستاشم شروع کرد به بازي کردن با سينه هام ، داشتم با تمام وجود از اون س//کس لذت ميبردم ، توي جفت سوراخام که دو تا کير کلفت بود ، کير هومن هم که تو دهنم بود و سينه هام هم تو دستاي هومن ،معناي واقعي س//کس اون بود .ديگه ارضا شده بودم ، اون يکي که کيرش تو کسم بود ، کيرشو در آورد و با دو تا دست رو کيرش کشيد و آبش فوران زد روي بدنم ، اون يکي هم که زيرم بود خودشو از زيرم کشيد بيرون و اون هم آبشو روي بدنم خالي کرد ، حالا فقط هومن مونده بود کيرشو گرفتم ، و من براش شروع کردم به جلق زدن ، شش هفت بار که دستمو بالا پايي کردم ، آبم هومن هم اومد و اون آبش رو صورتم پاشيد و بعد هم کيرشو تو دهنم کردم تا باقي آبشو بخورم ، ديگه نايي برام نمونده بود ،لذت واقعي س//کس رو برده بودم و حالا ديگه بي رمق و بيحال بودم ، ديگه نميتونستم تکون بخورم ، دوستاي هومن هم ديگه داشتن لباساشونو تنشون ميکردن تا برن ،هومن اومد کنارم و دستمو گرفت و منو نشوند و گفت : اميدوارم که اون لذتي رو که خواستي بودي ببري؟ من هم يک خنده تحويلش دادم ، که يعني آره از اون چيزي هم که بود بيشتر حال داد ، هومن يک لب ازم گرفت و گفت : شب که تنهايي دوست داري بيام پيشت ؟ من هم بهش گفتم آره ، ولي ديگه دوستاتو نيار . خنديد و گفت : شب ساعت ?? ميام و تا صبح باهاتم و بعدش با دوستاش رفت .راستش درسته که خيلي حال داشت ، ولي واقعا روي من فشار آورد و درده عجيبي داشت ، خلاصه اين هم يک خاطره از من بود که اميد وارم ازش خوشتون آمده باشه

هیچ نظری موجود نیست: